داستانهای سه خواهر
باورهای غلط
سير 'به پايين آوردن کلسترول کمک نمی کند'
این مقاله بی بی سی مرا یاد بعد از عمل دیروز انداخت. وقتی با سلام و صلوات و احترامات فراوان مرا از اطاق عمل آوردند بیرون، به طرز عجیب و غریبی می‌لرزیدم. بیچاره کسی هم که تختم را می‌برد با ترس و نگرانی می‌پرسید سردم است؟
خوب سردم که نبود. فقط مثل ۹۹ درصد زنهای ایرانی،‌ اون موقع فکر کردم لابد فشار خونم پایین رفته است. اما پرستاری که من را آن موقع به تخت دیگری منتقل کرد، به صورت انجام وظیفه (از روی لیست کارش، نه به خاطر لرز من ترسو) فشارم را گرفت و عادی بود. جالب بود قسمت خود درمانی من، چون در جواب اینکه چایی می‌خواهم یا قهوه، گفتم یک چیز شیرین. بیچاره پرستار که نفهمیده بود من این چیز شیرین را برای چه می‌خواهم، با چشم های گرد شده برایم چایی با ۳ بسته شکر آورد. بعد هم گفت که دلیل لرزم کمبود اکسیژن است، چون من از ترس مدتی بد نفس کشیده بودم. خلاصه مشکل لرز با چند نفس عمیق و با ریتم حل شد و من هم فهمیدم که بی‌خود هر دردی را گردن فشار می‌انداختم و با آب قند و نبات داغ درمانش می‌کردم.
اما قیافه پرستار بعد درخواست چیز شیرین ، واقعا دیدنی بود ها .