داستانهای سه خواهر
گزینش
مبارک است. انگار همین دیروز بود که من و بهنازالف, لیلی ز, پریسا ع و شهرام م همه فوق فنی یا شریف قبول شده بودیم و گزینش رد. اصلاحات قلابی به هیچ کس وفا نکرد و الان من اینجام, بهناز و لیلی کاناداند و پریسا انگلیس. شهرام فلکزده هم که چوب غد (قد؟) بودن کردیش رو می خورد, به آستین کوتاه پوشیدن اعتراف کرد و از خیر معذرت خواهی و فوق لیسانس خوندن گذشت. نمی دونم آیا هنوز می شه به این ضرب المثلهای تاریخ گذشته ایرانی مثل زمستون می گذره و روسیاهی به زغال می مونه حساب کرد یا نه. . من که هنوز دردم میاد.
رژیم
من یک کم لاغر شدم. هورررررررررررررررا
این شبه رژیم مکس پلانک خیلی خداست. البته من هیج کدوم از کارهاشو انجام نمی دم و عملا یک رژیمی گرفتم که ترکیب این رژیم و رژیم پروتیین ای که دوستم یادم داده.
صبحها یک لیوان شیر و به اندازه یک برش عرضی باگت از یک نون سبوس دار با یک قاشق چای خوری عسل روش (بدون کره) . البته من همیشه یک فنجون نسکافه که با شکر مصنوعی شیرین شده هم می خورم تا از خواب بیدار شم.
البته تو رژیم اصلی پروتیین, برای صبح یک لیوان ماست توصیه شده (من که نمی تونم کله سحر ماست خالی بخورم)

نهار و شام هر کدوم تشکیل شده از 100 تا 200 گرم گوشت مرغ یا ماهی یا گوشت قرمز که به صورت آبپز, کبابی, سرخ شده با دو قاشق روغن مایع یا بخار پز پخته شده. هفته ای یک بار میشه جای یک وعده گوشت 2 تا تخم مرغ آبپز خورد. کنار این گوشت سالاد کاهو با سس آبلیمو و انواع سبزیجات پخته (بدون روغن) میشه خورد (هر قدر خواستیم) , و البته به هیچ چیز دیگری نبای ناخنک زد.
من روزی یک دونه میوه رو خودم اضافه کردم . این رژیم اصلا سخت نیست چون پروتیین زیاد باعث فعالیت نوعی باکتری در قسمت بالایی روده ها میشه که حس سیری کاذب به آدم می ده.
البته حرفی نیست که این رژیم مثل هر رژیم دیگه ای خوب نیست و آدم باید همه چیز اما کم بخوره , اما گاهی برای مدت محدود (کمتر از یک ماه) و کاهش سریع تر وزن اضافه ای که باعث عدم اعتماد به نفس می شه لازمه. .
شرمنده از این همه غلط املایی موجود بالاخره دست اول بودو ناشی گری
سلام خاله


پسته این وبلاگ مال 3 خواهر اما من جسارت کردم و...این اهنگ فرخ( خواننده ای از جنس مردم )استی برای من یه سوال پیشاومده
چرا ما چراغ سیز چسمک زن نداریم؟
اینم ادرسه خواننده ی نسل جوان که قولشو داده بودم
http://www.beeshghefarokh.blogfa.com/
شهرزاد
مریم بانو, به جمع وبلاگ نویسها خوش اومدی. خوب, به سلامتی مشکل کوکی هم حل شد و فقط مونده حل مشکل فونت فارسی خواهر کوچیکه تا وبلاگمون حسابی راه بیفته. بتون قول میدم شیفته قلم, یا کیبرد مریم بانو بشید. یکم بگذره و به تایپ فارسی عادت کنه (که من هنوز نکردم) رو دست همه می زنه.
آقا, یکی از این آهنگ های فامیلمون برای من بفرستید دیگه. این لینک هم برای حسین آقا.
من امروز کمی کنف تشریف دارم. چون کلاس زبانی که می خواستم برم به خاطر کمبود شاگرد تشکیل نشد. حالا ببینیم چه می کنم.
من یک بار 2 سال پیش شروع کردم به خوندن کتاب خاطرات فرح پهلوی کردم, اما به خاطر ضعیف بودن فرانسه, نصف کاره ولش کردم. الان سه هفته ای هست که دوباره شروعش کردم. نزدیک های آخرشم, اما دل و دماغ تموم کردنش رو ندارم. احساس می کنم زنک داره بد جوری به شعورم توهین می کنه. چند وقت بود خوندن کتابهای فارسی هر بار دچار این حسم می کرد (آخریش بود سهم من که توصیه می کنم به هیچ وجه نخونیدش). حالا با بیشتر نویسنده های ایرانی این طور می شم. یک نویسنده ای به اسم مرجانه ساتراپی هست که اینجا خیلی اسم در کرده. بعد از خوندن کتاب (Le soupir) اش, این حس به آدم دست می ده که چی؟ کتاب مال بچه هاست؟ بچه ها ازش قراره چی یاد بگیرند؟ یک ایرانی می دونه که تمام شخصیتها رو جایی قبلا تو داستانهای کودکان ایرانی دیده. اما هیچ جا به مخاطب خارجی این قضیه توضیح داده نمی شه.
خلاصه من چند صباحیه که از کتاب خوندن لذت نمی برم و دلم کتابهای تازه می خواد, نه تکرار مکررات. اگه کتاب خوبی خوندبد, لطفا به منم خبر بدید.
راستی فوتو بلاگ مرجان آپدیت شد. لینکشم اون بقله. فعلا


مرجان
سلام به مرجان عزیزم کوکی هم چیزه خوبیه که ادم تو زندگی داشته باشه ما همه چیزداشتیم غیر کوکی ولی حالا کوکی داریم
بعد از این میتونم برات قلم فرسایی کنم پس منتظر باش راستی یه خواننده جدیدم تو فامیل پیدا شده بنام فرخ فروغ زاد
مریم
for Anousheh

خوب , این دوست ناز و خوشگل من آخر راهی فضا شد. جالبه تو این مدت بیشتر وبلاگ نویسها مشغول غر و لند بودند که چرا این خانوم پا پولاش همچین کاری کرده و نرفته کودکان گرسنه آفریقا را نجات بده. من با این قضیه کاری ندارم و بهتره خودتون جواب انوشه خانوم رو بخونید. اما برام جالبه که من حتی یک بار هم یاد این مساله نیفتادم و مطمین ام که اگه چنین موقعیتی برام پیش می آمد, لحظه ای شک نمی کردم.

من همیشه سعی می کنم اگه به آدم موفق دیگه ای حسودیم شد, زیاد اظهار نظر های مظحک نکنم (از قبیل ایراد گرفتن از قیافه آنجلینا جولی یا شرون استون). اما این بار جالبه که حتی یک لحظه هم به این زن باهوش, خوشگل و شجاع حسودیم نشد. فقط همیشه تحسینش کردم. دمش گرم.

تلوزیون ایران باز شاهکار زد. اولین زن مسلمان

مرجان